ببخش اگه تو قصه مون
دو رنگ و نامرد نبودم
ببخش که عاشقت بودم
خسته و دل سرد نبودم
ببخش که مثل تو نشد
خیانتو یاد بگیرم
اگر که گفتم به چشات
بزار واسه تو بمیرم
ببخش اگه تو گریه هام
دو رنگی و ریا نبود
اگر که دستام مثه تو
با کسی آشنا نبود
ببخش اگه تو عشقمون
کم نمی زاشتم چیزی رو
ببخش که یادم نمی ره
اون روزای پاییزی رو
لیاقت دستای تو
بیشتر از این نبود عزیز
نه نمی خوام گریه کنی
برای من اشکی نریز
لیاقت چشمای تو
نگاه ِ پاک ِ من نبود
ببین چی ساختی از من
--------------------------------------------
از عشق تو آواره هر کوی و بیابون
مجنون شدم و زدم به هر دشت و بیابون
تنها با تو و عشق تو دو چشم گریون
میبینم که همه ناز میکنن با عاشقاشون
مثل گربه میچرخند و میپیچن تو پاهاشون
یاکه اشک میریزن زار میزنن تو بغلاشون
شاید ناز بخوان و دست بکشن روی موهاشون
ای خدا ای خدا چرا موندم از تو جدا
تو کجایی و من کجا تو خدا من کجام
من چی هستم هرچی هستم بدون عاشق عشق تو هستم از تو هستم بت پرستم یا که مستم
دل به عشق روی تو بستم
درباره خودم
![]() علیرضا سعدی علیرضا سعدی بچه ی هوا و عاشق دوستی . تقریبا مخ کامپیوتر.بازیکن تیم های مفتلف فوتبال از جمله فولاد و استقلال 2نبال یه دوست دختر میگردم لوگوی وبلاگ
منوی اصلی
صفحه نخست
پست الکترونیک
صفحه ی مشخصات
خانگی سازی
ذخیره کردن صفحه
اضافه به علاقه مندیها
آمار وبلاگ
بازدید امروز :2
بازدید دیروز :0 مجموع بازدیدها : 2442 خبر نامه
وضعیت من در یاهو
موسیقی وبلاگ
جستجو در وبلاگ
![]() |